رژیمهای
دیکتاتوری مشابهتهای زیادی با هم دارند، اما در تبلیغاتشان با پنهان
نگاه داشتنِ جنبههای منفی حکومتهای خود و یا با سکوت دربارهٔ آنها، در
صدد برمیآیند چهرهیی مطلوب از خود بنمایانند و به باورهای عمومی
بقبولانند، که البته این تلاشها در تمامی موارد نهایتاً با شکست مواجه
میشوند. در نگاهی واقعنگر، ترفند تبلیغات گمراهکننده برای مدتی کوتاه،
نتایج دلخواه آنان را فراهم میآورد، اما این روند دوامی ندارد.
با اینکه تنفر افکار عمومی از رژیم ولایت
فقیه نزدیک به قدمت برپایی این حکومت است و این نفرت نه تنها کاهش نیافته،
بلکه رو به افزایش هم بوده است منتها به نظر میرسد سردمداران حاکم، بی
اعتنا به واقعیتهای موجود در جامعه، بر طبلی میکوبند که از منظر افکار
عمومی صدایش ناهنجار و آزار دهنده است. سید علی خامنهای بهمناسبت نوزدهم
دی، سالروز اعتراض روحانیون در قم در ارتباط با درج مقالهیی علیه خمینی در
سال ۱۳۵۶ در روزنامه”اطلاعات”، سخنان جالب توجهی گفت که تأملبرانگیزند.
او با تشریح مناسبت آن روز و اهمیت آن در چرایی مخالفت با رژیم شاه، خصوصات
رژیم دیکتاتوری را برمیشمارد و میگوید:"یکی از خصوصیّات آن رژیم فاسد،
دیکتاتوری سیاه و خفقان عجیب علیه مردم، با قساوتآمیزترین روشها [بود] که
ممکن است در جاهای دیگری از کشورها هم وجود داشته باشد. در اینجا خود ما
از نزدیک مشاهده کردیم که چه میکردند و چه رفتاری داشتند با آحاد مردم؛ هم
در دوران رضاخان که گذشتگان ما، بزرگترهای ما آن را دیده بودند و برای ما
نقل کردند، هم در دوران اخیر، که خود ماها، آحاد مردم، در میدان بودیم.
جوانها البتّه آن دوران را ندیدند. حرفهای فراوان و موثّق [وجود دارد] از
آنچه اینها با مردم، با مبارزین و با کسانی که انتقاد داشتند - ولو
انتقادهای اندک - داشتند انجام میدادند؛ رفتارهایی که اینها میکردند، آن
شکنجهها، آن فشارهای عجیب و غریبِ جسمی و روحی، آن زندانهای مخوف، که
امروز برخی از نشانههای آنها هست که افراد میروند میبینند تعجّب
میکنند."